Thursday, April 14, 2005


" اگر قرار بود از نو شروع کنم، باز همین کار را در پیش می گرفتم. "
چند درصد مردم این جمله را تکرار خواهند کرد؟ آیا آنها افرادی راضی وخشنود از وضعیت و کار خود می باشند؟ و یا جرات امتحان کار دیگری را ندارند؟ و شاید به جز وضعیت فعلی خود را نمی شناسند .

من تا حالا که بیست و سه سالمه، نمی توانم بگویم، کارهای روالی زندگیم کاملا با انتخاب خودم بوده : دبیرستانی که برای قبول شدن در ان تلاش کردم، رشته تحصیلیم در دبیرستان و دانشگاه که در واقع وضعیت آینده شغلیم را مشخص می کنند. همه اینها یک روالی بود، متاثر از شرایط اجتماع، خانواده و... که من در آن حرکت می کردم.
و خیلی بعید می دانم که روزی آن جمله را تکرار کنم، خیلی زمینه های دیگر هست که حداقل الان دلم می خواست آنها را تجربه کرده بودم، ولی به علت ترسی نامعلوم رها شده اند.
البته سلایق و علایقم همواره خیلی متنوع بوده اند، در حدی که وقتی در دوره پیش دانشگاهی، دبیر زیست شناسیم را دیدم، توقع داشت که من علوم تجربی باشم(آن وقت ها دلم می خواست مهندسی ژنتیک بخوانم، زندگی موجودات تک سلولی، کرم ها و انگل ها هم بسیار برایم جالب بود). مدت طولانی هم به فیزیک(مخصوصا قسمت های مغناطیس و هسته ای) علاقه مند بودم، اما در مورد علوم پایه اینقدر اطرافیان مختلف توصیفات منفی کردند که کاملا کنار گذاشته شدند.