Thursday, September 06, 2007

شما به زبان ایتالیایی بخونید و من به رقص اسپانیایی نگاه می کنم.

حرکت تند پاها، پشت صاف، گردن برافراشته، سر رو به بالا و نگاه پرغرور

و آن کسی که من دوستش دارم با یک دختر اسپانیایی روهم ریخته.

دختر به رنگ پرتقال بود و من به رنگ هندوانه،

هندوانه بنفش.

دختر اسپانیایی بستنی وانیلی سفارش داده بود که توش پر از خرده های کاکائوِ و رووش پر از پره های توت فرنگی بود.

ربط توت فرنگی و خرده های کاکائو با بستنی وانیلی منو حسابی گیج کرده.

من به رقص اسپانیایی نگاه می کردم و به پیچیده گی زبان روسی فکر می کردم و به نظرم می آمد که تم زبان ایتالیایی موقع حرف زدن با موقع آواز خوندن خیلی فرق دارد.

آره، درست همین موقع بود که آن کسی که من دوستش دارم با یک دختر اسپانیایی روهم ریخت.