شب هایی که تا سپیده صبح نمی شود
تا دو راهی تردید یک راه نشود
راه من که مشخص بود
راه، خود با دیگر راه یکی شد
دو راهی تردید را قبل خود شکل داد
من مبهوت ، از وسط راه بیرون نشستم
تا شگفتی کابوس شبانه ام تکرار نشود
posted by Azadeh at 9:12 PM
<< Home
View my complete profile
Subscribe toPosts [Atom]
<< Home