ساعته اینقدر زنگ زد تا باتریش تمام شد، اما حسنی هنوز خواب خواب بود، انگار داشت خواب خوابیدن را می دید.
posted by Azadeh at 7:49 PM
<< Home
View my complete profile
Subscribe toPosts [Atom]
<< Home