Monday, April 30, 2012

.هر برگ این دفتر، سه برگ است
!به همین سادگی
و یک رنگی انکار یک تصویر آشنا
حرف حرف یک لغت
برگ برگ یک درخت
و جوانه ها در شروع فصل بهار
فصل سرد، فصل آفتابی، فصل گل ها
 فصل یک رنگی، فصل  رنگ آ رنگ
انسان های بی کلاه و انسان های با کلاه
انسان های بی عصا و انسان های با عصا
...
این یک عنکبوت است
از تیره بند تنان، دو بند دارد
 و  کلی پا
.و خیلی سریع حرکت می کند، مثل  انسان های با کلاه و انسان های بی کلاه، بدون عینک آفتابی یا با عینک آفتابی 
مثل تصویر آشنای میز کناری
و زمزمه ی کلمات شان
تصویر آشنا و تصویر نا آشنای میز کناری 
.و بادی که می وزد و لرزش درختان بدون برگ پر جوانه
پایان نا آشنای  این نوشته، تصویر حرف حرف این لغات بر این دفتر است
.و گرد سیگار عابران که باد سپرده می شود

Wednesday, April 18, 2012

،جۀفر مرد
!چه بی رحمانه جسدش در باغچه گم شد